دیکشنری
داستان آبیدیک
braid front
فارسی
1
مکانیک
::
پیشانی برید
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRADYSCOPE
BRAE
BRAG
BRAG ABOUT
BRAGG SPOT
BRAGG ZONE
BRAGGADOCIO
BRAGGART
BRAGGER
BRAGGING
BRAHMA
BRAHMAN
BRAHMANISM
BRAHMINISM
BRAID
BRAID FRONT
BRAID LINE
BRAIDED
BRAIDED CORD
BRAIDED COUPON SPECIMEN
BRAIDED ROPE
BRAIDED STRUCTURES AND COMPOSITES
BRAIDING
BRAIDING)
BRAILLE
BRAILLE ASSESSMENT INVENTORY
BRAIN
BRAIN WASHING
BRAIN ABSCESS
BRAIN BASED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید